چنانكه در فصل قبل گفتيم پيغمبر اسلام (ص) خاتم انبياء خداوند متعال هستند و دين مبين اسلام هم خاتم اديان الهى و از اين جهت دين ابدى است. اكنون بايد اضافه كنيم كه از قرآن شريف به خوبى استفاده مىشود كه اين دين بزرگ، بر خلاف ميل دشمنان و مخالفان آن جهانى خواهد شد و با وجود همه كارشكنيها و ايجاد موانع، اسلام شكست نخواهد خورد. و بالاخره آيين مبين اسلام، عالمگير خواهد شد:
»هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَ لَو كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ«.
] - توبه / 33. [
»او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست فرستاد تا آن را بر همه آيينها غالب گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند«.
ظهور اسلام و حكومت آن بر جهان از نظر قرآن كريم مسلّم است، امّا اين كار به دست چه كسى محقّق خواهد شد؟
قرآن شريف، در يكجا اين حركت عظيم را به مستضعفان زمين نسبت مىدهد:
»وَ نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الوارِثينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِى الْاَرْضِ«.
] - قصص / 6 - 5. [
»ما مىخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پا بر جا سازيم«.
و در موارد ديگر، اين حركت را به صالحان و شايستگان نسبت داده است:
»وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الْاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصَّالِحُونَ«.
] - انبياء / 105. [
»در زبور بعد از ذكر (تورات)نوشتيم: بندگان شايستهام وارث زمين خواهند شد«.
»وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ امَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلوُا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْاَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَُيمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ اَمْناً«.
] - نور / 55. [
»خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را جانشين (خود) روى زمين قرار دهد همانگونه كه پيشينيان را جانشين (خود) قرار داد و دينى را كه براى آنان پسنديده، ريشهدار و پا بر جا خواهد ساخت و ترسشان را به آرامش و امنيّت مبدّل خواهد كرد«.
و رواياتى مثل روايت ثقلين استفاده مىكنيم كه مراد از افراد صالح و شايسته در اينگونه آيات شريفه، شيعيان هستند كه با دو بال قرآن كريم و عترت به سوى واقعيّتها پرواز مىكنند، چنانكه از تاريخ قطعى نيز استفاده مىكنيم كه مستضعف در قرآن كريم همان شيعه است كه از هنگام شكلگيرى آن يعنى بعد از رحلت رسولاللَّه(ص) در رنج، ترس، تقيّه و در زير فشار ضرب، قتل، طرد از حكومت، بلكه از جامعه و.... زندگى كرده است و هيچ جرمى جز پيروى از پيامبر و عترت: نداشته است. اين ادّعا احتياج به بيان بيشترى دارد كه در اينجا مجال آن نيست، ولى در تفسير اين آيات مىتوان به رواياتى اكتفا كرد كه از مبيّن قرآن، يعنى پيامبر(ص) صادر شده است. بيش از ده هزار روايت از پيامبر گرامى و عترت او راجع به حضرت مهدى - روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء - نقل شده است كه اين روايات را اهل تشيّع و تسنّن در كتابهاى معتبر خود آوردهاند. در اين روايات نام مبارك حضرت مهدى - عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف - امامت او، غيبت او، تسلّط او بر جهان بعد از ظهور، علامات ظهور و .... آمده است و بسيارى از اين روايات تواتر لفظى يا معنوى دارد، مثلاً در بيش از سيصد روايت از شيعه و سنّى، اين جمله آمده است كه:
»يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوراً«.
] - بحار الانوار، ج 36، ص 340، باب 41، ح 204. [
»بواسطه حضرت مهدى، خداوند زمين را پر از عدالت مىكند بعد از آنكه از ظلم و جور پر شده است«.
درباره حضرت مهدى (عج) و امامت ايشان در فصلهاى بعدى، سخن خواهيمگفت.